![]() |
یال در یال طوفان گذشتند
بوی مرد و غبار سفر داشت،بافه ی برفی یالهایش
مثل آشوب بوران شب بود،تندر شیهه شیهه صدایش سایه طرح شبدیز شیرین،آذرخشی که رخش تهمتن بو ی لیلایی دیگری داشت،یال در باد و باران رهایش نعل کوب مصاف حماسه،در نبرد نفسگیر مردان از دل آب و آتش گذشته،مانده بر خاک و خون رد پایش *** آن که بر کوهه ی زین این رخش،مثل کوهی وزین،تکیه می زد در نشیب شتابنده ی عمر،تکیه دارد به چوب عصایش یال در یال طوفان گذشتند،در غروبی که خون در نفس داشت مانده از آن سواران عاشق،حسرت خاطراتی برایش *** باد می آید و برگها را از سر شاخه ها می تکاند می رود آن سوار کهن سال،کودکی می دود از قفایش سروده: غلامرضا کافی منبع: 1. کتاب سوختگان وصال، نکوداشت جانبازان شیمیایی، نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه تهران، دفتر هنر و ادبیات، 1381 صفحه: 49 2. نوید شاهد |
![]() |
دوباره غم بعد از شادی /سومین شهید مسجد |
![]() |
موشه رو بگیرش |
![]() |
بصره در تیررس |
![]() |
وقتی که فرمانده ذوب شد/ایستاده در برابر خورشید |
![]() |
الله بندسی/بنده خدا |