یال در یال طوفان گذشتند
بوی مرد و غبار سفر داشت،بافه ی برفی یالهایش
مثل آشوب بوران شب بود،تندر شیهه شیهه صدایش سایه طرح شبدیز شیرین،آذرخشی که رخش تهمتن بو ی لیلایی دیگری داشت،یال در باد و باران رهایش نعل کوب مصاف حماسه،در نبرد نفسگیر مردان از دل آب و آتش گذشته،مانده بر خاک و خون رد پایش *** آن که بر کوهه ی زین این رخش،مثل کوهی وزین،تکیه می زد در نشیب شتابنده ی عمر،تکیه دارد به چوب عصایش یال در یال طوفان گذشتند،در غروبی که خون در نفس داشت مانده از آن سواران عاشق،حسرت خاطراتی برایش *** باد می آید و برگها را از سر شاخه ها می تکاند می رود آن سوار کهن سال،کودکی می دود از قفایش سروده: غلامرضا کافی منبع: 1. کتاب سوختگان وصال، نکوداشت جانبازان شیمیایی، نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه تهران، دفتر هنر و ادبیات، 1381 صفحه: 49 2. نوید شاهد |
ادامه بحران در روابط سیاسی ایران و عراق | |
حمله ی اعضای مجاهدین خلق به خانه ای در خاک سفید | |
اسارت در آن سوی اروند | |
تصور غلط بعثی ها از عملیات آتی ایران | |
گروه ۱۵ نفره ای که جاده صاف کن عملیات شدند |
x □ - » |